برا غریبی تو روضه میگیرم
شبیه تو با لب تشنه می میرم
نیا کوفه حسین که دلشوره من
برا اسیری خواهرته
نیا کوفه حسین که دلشوره من
برا پیراهن و انگشترته
مسلمت نداره همدردی
وای ازاین کوفه ونامردی
قسمت میدم که برگردی
آقام ای وای آقام ای وای
تو کوچه ها همین که از پا افتادم
نفس نفس به یاد زهرا افتادم
اگه منو زدن اگه سرم شکست
عزیز فاطمه فدا سرت
نه تازیانه بود نه میخ در حسین
الهی من فدای مادرت
شبیه ابر اگه می بارم
من به یاد درو دیوارم
روضه خون خونه مسمارم
آنام ای وای آنام ای وای
یارالی قد کمان ننه
می گن با چشم خون و دست بسته
کوفه نیا که با مدینه هم دسته
دوباره کوچه و دوباره ازدحام
دوباره چند نفر به یک نفر
دوباره ضربه و دوباره بی هوا
هجوم لشگری سر گذر
با لب تشنه سر دارم
سر تو سلامت ای یارم
نگران طفل شیر خوارم
نیا به کوفه خبر از تیر حرمله نداری
دلشوره دارم نکنه علی اصغر رو بیاری
نیا به کوفه حسین می خوان از تو علمدار رو بگیرن
می خوان از زینب یار و قافله سالار رو بگیرن