ای عشق شیرین
دادی به بادم
ای شور شیرین
دادی به بادم
امشب دخیل
باب المرادم
من ریزه خوار حضرت جوادم
سینه زن گریه کن
گوشه کاظمین
ذکر دل یا جواد
یا رضا یا حسین
من دخیل دست ابن الرضایم
بی قرارم عاشق کربلایم
یا حبیبی یا جواد الائمه
لب تشنه ماندی
محزون وخسته
قاتل به رویت
در را که بسته
چشم انتظار مرگ تو نشسته
دم به دم اشک غم
میچکد در رخت
ناله ها داری
هلهله است پاسخت
در کنارت مادر و خواهری نیست
یک نفر هم تا کند نوکری نیست
یا حبیبی یا جواد الائمه