ابوهارون رعایت امام پیرتو نکن
روضه بخون ، راحت بخون
بگو غروب که ذوالجناح شیهه کشید
زینب سراسیمه به سمت تل دوید
بگو غروب کربلا زلزله شد
جلو چشم یه خواهری هلهله شد
روضه بخون
واویلا
ابوهارون تازه شروع روضه و مصبیته
مقتل بخون
آره بگو ناله ی زینب درمونی نداشت
بگو دیگه جد ما جونی نداشت
روضه بخون
آره بگو ، بگو که جد مارو بی هوا زدن
با سنگ و چوب و نیزه و عصا زدن
ابوهارون روضه ی ناموسی ما سخته یکم
آی آروم بخون
لعنت به شام ، آتیش سنگ می بارید از رو پشت بام
رقاصه ها می رقصیدن تو ازدحام
لعنت به شام تن تمام بچه ها شده کبود
جای رباب توی بزم عیش و نوش نبود
ابوهارون فقط یه روضه اس که از این سنگین تره
اینو بدون
دیگه نخون بزار خودم بگم تو کوچه ها چی شد
جلو چشم حضرت مجتبی چی شد
یه جوری زد گوشواره های مادرم زهرا شکست