از خون فرق مولامون محراب کوفه پر خونه
تو سجده کشته شد اونکه گفتند نماز نمیخونه
به حسن اقتدا کرد نماز آخرو
تو قنوتش صدا کرد خود پیمبرو
با سر غرق خون روی سجاده میخوند
روضه بین دیوار و درو
عمرم پیش چشمام میسوخت
از شرف از سر تا پا میسوخت
عشقم میسوخت زهرا میسوخت