با پرچم سرخ و بوی تربت
رنگ و بو گرفتم
از نهر فرات و موج آبش
آبرو گرفتم
حال و هوای
چشمام عوض شد
گفتم حسین و
دنیام عوض شد
شیدایی شدم
به خدا که گدای خوب جایی شدم
تو کویره بی کسی دریایی شدم
دیگه معروف به کربلایی شدم
ثارالله حسین ابی عبدالله
نوکر شدم اما خودمو تو
رخت شاهی دیدم
چند قطره ازش یه روضه دادم
جنتو خریدم
زیره بارونه
رحمت نشستم
وقتی رو فرش
هیئت نشستم
آقایی شدم
بی نوا بودم و نینوایی شدم
شامل عنایت
زهرایی شدم
دیگه معروف به کربلایی شدم
ثارالله حسین ابی عبدالله
دل زدم به دریا پا گذاشتم
تو دل سعادت
چشمامو وا کردم دیدم هستم
عازم زیارت
اشکای شوقم
شیرین شد و شور
وقتی که گنبد
معلوم شد از دور
هوایی شدم
صاحب یه فرصت رویایی شدم
زائر حرم به اون زیبایی شدم
دیگه معروف به کربلایی شدم
ثارالله حسین ابی عبدالله



مطالب مرتبط

رفیق روزگار بی کسیم امام حسین
رفیق روزگار بی کسیم امام حسین

پنج شنبه, 30 مرداد 1399

پخش
بر خود که مرید حیدرم می نازم
بر خود که مرید حیدرم می نازم

چهار شنبه, 15 تیر 1401

پخش
منو میشناسه کوفه
منو میشناسه کوفه

چهار شنبه, 12 مرداد 1401

پخش