غریب و تنها نیمه جونه
آسمونم روضه خونه
اشک چشم هاش مثل بارونه
روی خاکا سر میزاره
هیچ کس رو اینجا نداره
بی حبیبه حتی تو خونه
روی خاک حجره دلش گرفته از این زمونه
من براش بمیرم سنی نداره هنوز جوونه
شبا و روزاش تاره امون ای دل امون ای دل
چه حال زاری داره امون ای دل امون ای دل
هلهله کردن نانجیبا
ناله میزد وا غریبا
خیر نبینی بی وفا دنیا
لحظه های آخرش بود
تشنه لب آبش دادند
حجره میشه مثل عاشورا
پاسخی ندادند به ناله های عزیز زهرا
لخته خونه روی لب های خشکش آه و واویلا
کبوده روی ماهش امون ای دل امون ای دل
چه جانگدازه آهش امون ای دل امون ای دی
سخته وداع یه برادر
میره پیش چشم خواهر
زینب اینجا میشه بی یاور
آروم آروم میره اما جون زینب به لب اومد
خیسه چشماش این دم آخر
وای چی دیده زینب تن برادر تو خاک و خونه
مادرش تو گودال برا حسینش روضه میخونه
حسین من قتلوک
حسین من ضبحوک