بریدم و خمیدم و بدون پیروهن تو رو که دیدم و
به خاک و خون تپیدم و چادرمو روی تنت کشیدم و
خیمه رو تا گودال همش دویدم بریدم
نیزه رو بیرون از تنت کشیدم بریدم
نشستم و شکستم و
نگاه بکن نیزه بریده دستمو
ببین حسین که خسته مو
موند تو دلم زخم تو رو نبستم و
حسین من حسین من ضیا هر دو عین من ...
امونم و تونم و بریده بود رگ بریده جونمو
باغ پر از خزونمو فاضلة الرشیده ی کمونمو
حسین من حسین من ضیا هر دو عین من ...