حسینم ای بی سر حسین عریان پیکر
تو را تشنه کشتند بمیرم ای مادر
دوید و دویدم برید و بریدم
سرت را سر نیزه دیدم
قتلکوک بنی ذبحوک بنی منعوک بنی
یا حسین یابن الزهرا
****
صدای فریادت می اید در گوشم
گرفتم ای بی سر تو را در آغوشم
نشست و نشستم شکست و شکستم
تن بی سری مانده دستم
نیزه ها دسته دسته بر تن تو نشسته استخوان ها شکسته
یا حسین یابن الزهرا
****
در ان گودال خون تنت را ازردند
تنت خونین ماند و سرت را می بردند
تنت پاره پاره و من در نظاره
ز ره می رسیدند سواره
پیکرت زیر پا بود اسمان در عزا بود خواهرت در نوا
یا حسین یابن الزهرا