سالیانیست که هستیم گرفتار کریم – مدح امام حسن ع – حسین حدادیان ولادت امام حسن ع

 

سالیانیست که هستیم گرفتار کریم
ما گرفتار کریمیم وبدهکار کریم سالیانیست که هستیم گرفتار کریم

باز هم پهن شده سفره افطار کریم

حاتم بنشیند سر بازار کریم

ماه من نیمه ماه رمضان آمده است

حسن آقای کریم جهان آمده است

تا که آمد به لب فاطمه لبخند آمد

نام او آیه شد از سوی خداوند

آمد جبرئل گفت نفسم بند آمد

تا کنون روی زمین این همه فرزند آمد

این پسر کیست که انقدر دلت را برده

چقدر بر تن او بوسه مولا خورده

چشم بد دور که زیباست  که غوغا ست حسن

الحق الحق  نمک سفره حسن است

مصطفی ببینید که آقاست حسن و خلاصه پسر ارشد مولاس حسن

قبله امروز به گهواره مائل شد آیه اول کوثر به علی نازل شد

همه عمر جگر گوشه مادر بوده

آنکه گهوارش آغوش پیمبر بوده

بی سپاهی که خودش یکتنه لشکر بوده

منصبش نیز علمداری حیدر بوده

بی گمان تیغ حسن دست عجل را خوانده

یک تنه فاتحه جنگ جمل را خوانده

اسد الله علی عازم میدان میشد

خیبر انگار که تکرار شد طوفان شد

یا حسن

دشمن از نعر یا حیدر او حیران شد

کفر با سر به زمین خورد جمل ویران شد

حسن از معرکه با نعره ی یا زهرا رفت

پرچم فاطمه با دست حسن بالا رفت

چاره ساز همه عالم و آدم میشد

سفره ی بخشش او فراهم میشد

خندهایش به دل فاطمه مرحم میشد

و ابو الفضل به پای قدمش خم میشد

هر نفس ذکر حسن جان به لب عباس است

حسن استاد ادب عباس است

 

جشن میلاد امام حسن(ع)

شور | وقتی که میپوشه زره : میلاد امام حسن ع حسین حدادیان