به نام نامیه حیدر قلم به دست شدم

علی شراب طهور است من که مست شدم

تبارک و تعالی ز نیست هست شدم

خدا پرست شدم تا علی پرست شدم

میان این دو پرستش هنوز حیرانم

گهی به سجده ام این می کشد گهی آنم

بشر که قدرت فهمیدنش همین قدر است

چگونه فرض کند مرتضی علی بشر است

نه ممکن است نه واجب علی کسی دگر است

مسلّم است خدا نیست از بشر که سر است

به عجز خم شو زانو بزن در این درگاه

بگو که اشهد انّ علی ولی الله

به ما نگیر که امیرا ! که کفرمان به لب است

جنون شاعری است و کنایه از ادب است

به هر جهت کمی اغراق نیز مستحب است

چقدر نام علی در دهان ما رطب است



مطالب مرتبط

دل‌خوشی
دل‌خوشی

پنج شنبه, 08 مهر 1400

تو پناهمی
تو پناهمی

جمعه, 21 خرداد 1400

پخش
چه خوبه کربلا مخصوصا غروب کربلا
چه خوبه کربلا مخصوصا غروب کربلا

چهار شنبه, 30 آذر 1401

پخش