من که شدم محاصره
میسوزم به خاطره اونیکه قراره کربلا بره
نکنه سرش رو نیزه ها بره
برگرد تورا جان علمدار چه کنه بی تو زینب وسط بازار
اینا میکشن تورو به سمت قتلگاه نرو
که به غارت میبرن حتی لباس کهنه رو
سره پیراهن تو گریه ی مارا درآوردن
میان این همه کشته چرا تنها تو عریانی