یه عالمه گریه به روضه بدهکارم
تا خوب نشه زخمات دست بر نمیدارم
بذار صد و بیست سال نوکرِ شما باشم
لحظهی مرگم تو خاکِ کربلا باشم ..
بَده که پیشِ تو مویِ سرم سپید نشه
بَده که نوکرت بمیره و شهید نشه ..
من ؛ بمیرم آقا برات بازم کمه
الهی که راضی باشه فاطمه
سردم نکنی .. طردم نکنی ...
عزیزم حسین ... عزیزم عزیزم عزیزم حسین
کاشکی میشد مثلِ عقربه ها برگردم
به کربلاهایی که قبلاً سفر کردم
کاشکی میشد ساعت همون لحظه وایمیستاد
تو اولین بار که چشام به گنبد افتاد
ندیدنِ حرم بلایِ جون نوکرِ
نکنه اربعین نیام نذاری آبروم بره
این ؛ چه بلاییِ که اومده سرم
منو دق نده بذار بیام حرم
از حال خودم .. درمونده شدم ...
عزیزم حسین ... عزیزم عزیزم عزیزم حسین