ای ساربان آهسته ران آرام جانم میرود
وان دل که با خود داشتم با دل ستانم میرود
چه غریبونه همه آل الله رسیدن از میون صحرا
به علی اکبر میگه ثارالله وقتش رسید عزیز بابا
اذان بگو موذن حرم الله و اکبر اذان بگو علی اکبرم
این آخره کاره منو اینجا زمین کربلاس
زینب ببین این خاک غم میعاد گاهم با خداس