علم تو دستاشه و حسین نگاش میکنه
علی داره از نجف با فاطمه دعاش میکنه
خدا به همرات علم رو دوشت
بازوبند حیدر به بازوت
زهره دشمن میریزه هر بار گره میفته تا به ابروت
ابرو گره بزن ابالفضل بزار هیبت حیدر ببینن
بکوب علم به رو خاک علمدار
بزار ساقی لشکر ببینن
میره لشکر یا ابالفضل
ای دلاور یا ابالفضل
ماه خیمه یا ابالفضل
پور حیدر یا ابالفضل
علم که برداره لشکر و به هم میزنه
ببین که با طمطراق جلو حرم قدم میزنه