پدر در شانه هایم درد دارد میکشد من را

لباسم راه راه است رد چوب تر افتاده 

حرمله وقتی دختر تو که اسیر

زیر لگداش میگیره داد میزنه پس چرا این نمیمیره

هر کی منو دید گفت برو اونور مریضی 

اینو میگم اشک بریزی 

عمه کمک کرد که نرفتم به کنیزی

دیدم که شکل فاطمم

با قصد کشت منو زدن 

سیلی که راضیشون نکرد 

هر با با مشت...




مطالب مرتبط

حسین آقام آقام آقام
حسین آقام آقام آقام

شنبه, 08 مرداد 1401

پخش
شب جمعه بود مادرم میگفت
شب جمعه بود مادرم میگفت

چهار شنبه, 09 شهریور 1401

پخش
 آقای منی رویای منی
آقای منی رویای منی

سه شنبه, 18 خرداد 1400

پخش