فرش قدم هایت سر عون و محمد
حرفی ندارد مادر عون و محمد
جان دادند اینها اگر جانت سلامت
چیزی نمیگویم به قرآن تا قیامت
ای کاش میرفتن زیر سم مرکب
تا پیکرت سالم بماند جان زینب
شاید کمی کمتر شود شمشیر دشمن
شاید به سوی تو نیاید تیر دشمن
جای تو اینها کاش در گودال باشند
پیش تو وقت غارت اموال باشند
شاید رها کردند اضعای تنت را
شاید ندزدد هیچکس پیراهنت را
شاید حسین انشگرت سالم بماند
شاید برادر پیکرت سالم بماند
فرزندهای کوچکم در نوجوانی رفتند
تا تو بیشتر با من بمانی