من چقدر با روزای قبلم فاصله دارم
قدر تموم قافله بابا آبله دارم
من گله دارم
حالا اومدی حالا که دیگه رقیه افتاده از پا اومدی
حالا که بار سفر بستم از این دنیا اومدی
عمو عباس نیاوردی چرا تنها اومدی
از وقتی که رفتی من
کارم به جز هق هق نیست
دیگه رقیه ات بابا رقیه ی سابق نیست
بابا بابا بابایی
منی که اصلا یه ماهه از تو خبر نداشتم
طعنه شنیدم برای این که پدر نداشتم