این دو سرباز به قربان اباعبدالله
نذری گریه ی پنهان اباعبدالله
دائماً بر لبشان بود که جان و تنمان
به فدای لب عطشان اباعبدالله
کوه صبر است که تبریک به زینب گفته
مانده ام در کف ایمان اباعبدالله
نکند پشت به اولاد حسین بن علی
هرکسی خورده کمی نان اباعبدالله
اشک من شور حسینیست نمک خورده ی او
پر ز عشق است نمکدان اباعبدلله
اولین کوچه گذرگاه حسن بود ولی
نرسیدس به میدان اباعبدلله
کرمش دست مرا تا به ابد میگیرد
من به قربان دو دستان اباعبدلله