مادرم نیست، تکیهگاه محکمی دور و برم نیست
سایمو دیدم علی اکبرم نیست
سایه ی عباس بالای سرم نیست
علم افتاد دستی که بریدمش از پرچم افتاد
دیدی راه حرمله به حرم افتاد
تنت آخرش رو خاک ها در هم افتاد
گودال تنگ و گرد و غبار
گرمای تند و حرم هوا رو نمی بخشم نمی بخشم
اون چکمه پوش رو اون نیزه دار رو
اون تیغ کند و اون ده سوارو نمی بخشم نمی بخشم