خاک به سر آب پسر تشنه لب مادر آب
دستو پا میزنه در نظر آب
خاک به سر خاک پسر بی کفن پدر خاک
مونده عریان رو زمین به بر خاک
آب نبود مهتاب نبود
علی اصغر توی گهواره دیگه خواب نبود
صبر نبود مادر نبود
رو سر دخترای اهل خیمه معجر نبود
وای حسین ای وای حسین
خاک به سر من مادرش صدا میزد پسر من
تشنگی کشید و سوخت جیگر من