دم آخر، صدا زد شاه عطشان
حسنجانم؛ حسنجانم؛ حسنجان
همه همّ و غمت، غم حسینه
همه وقف محرّم حسینه
کرمت تا خدا و حرمت کربلا و
علمت پیش پرچم حسینه
نوحهی عالمین
یا حسن؛ یا حسین
تویی مجموعهی عشق و حماسه
عطر سبزت، حضور عطر یاسه
مادرت میگه با چشمای گریان
حسنجانم؛ حسنجانم؛ حسنجان
سند روضهی زهرای اطهر
مرهم و محرم اسرار مادر
تو داری بین سینه، خاطرات مدینه
عزاداری براش تا صبح محشر
نوحهی عالمین
یا حسن؛ یا حسین
ای که با نامهی تو میشه عازم
تووی کربوبلا، جهاد قاسم
میگه هر ذرّهی اون خاک سوزان
حسنجانم؛ حسنجانم؛ حسنجان
راه خونهات، صراط مستقیمه
ذکر قلبم کریمبنالکریمه
تو شدی مقتدا و قاسمت شد فدا و
خدا گریونه اون ذبح عظیمه
نوحهی عالمین
یا حسن؛ یا حسین
کربوبلا، صفّین، مولام حسین
من حسنی هستم؛ آقام حسین
بعد پدر بوده بابام حسین
آقام حسین؛ مولام حسین
میدون، میدون جمل
تیغم مصداق اجل
نایم نای مجتبی
مرگم، احلی من عسل
دارم نشونی روی تیغ و کفن
با بال خونی شده پرواز من
إن تنکرونی فأنا بنالحسن
من پسر سبط پیغمبرم
بغض علی دارید؛ من حیدرم
بعد علیاکبر، من اکبرم
من حیدرم؛ پیغمبرم
جدّم صاحب کتاب
دامادش ابوتراب
بابا و عموی من
هر دو سیّد شباب
بیاید بجنگید مثه مرد، تن به تن
یلی بیارید که حریفم بشن
إن تنکرونی فأنا بنالحسن
از عطش عشقت، بیتاب شدم
از کرم بابام، سیراب شدم
من به فدای تو ارباب شدم
بیتاب شدم؛ سیراب شدم
از نسل کرامتم
سرباز ولایتم
با این فرق غرق خون
دنبال شهادتم
فرقم از ثقل حدید
تا ابرو به خون تپید
این زخما کمه برام
ای لشکر؛ هل من مزید
همه پسرها مثه بابا میشن
بیاید بتازید به روی این بدن
إن تنکرونی فأنا بنالحسن
کربوبلا، صفّین، مولام حسین
من حسنی هستم؛ آقام حسین
بعد پدر بوده بابام حسین
آقام حسین؛ مولام حسین
میدون، میدون جمل
تیغم مصداق اجل
نایم نای مجتبی
مرگم، احلی من عسل
دارم نشونی روی تیغ و کفن
با بال خونی شده پرواز من
إن تنکرونی فأنا بنالحسن
من پسر سبط پیغمبرم
بغض علی دارید؛ من حیدرم
بعد علیاکبر، من اکبرم
من حیدرم؛ پیغمبرم
جدّم صاحب کتاب
دامادش ابوتراب
بابا و عموی من
هر دو سیّد شباب
بیاید بجنگید مثه مرد، تن به تن
یلی بیارید که حریفم بشن
إن تنکرونی فأنا بنالحسن
از عطش عشقت، بیتاب شدم
از کرم بابام، سیراب شدم
من به فدای تو ارباب شدم
بیتاب شدم؛ سیراب شدم
از نسل کرامتم
سرباز ولایتم
با این فرق غرق خون
دنبال شهادتم
فرقم از ثقل حدید
تا ابرو به خون تپید
این زخما کمه برام
ای لشکر؛ هل من مزید
همه پسرها مثه بابا میشن
بیاید بتازید به روی این بدن
إن تنکرونی فأنا بنالحسن