صفحه اصلی
مداحی ها
بی زره رفت به میدان که بگوید حسن است
ترسی از تیر ندارد زرهش پیرهن است
دست خطی حسنی داشت که ثابت میکرد
سیزده سال به دنبال حسینی شدن است
جان سر دست گرفت وبه دل میدان برد
خواست با عشق بگوید که عمو جان من است