علیِ اکبر اذان گفته
شده هنگام نماز من
علی اصغر بیا بابا
رسیده وقت قنوت و راز و نیاز من
نوایم را، ربنایم را با خودت بالا میبری چون آه
که قرآنم میشود کامل با تو اینک ای سوره کوتاه
به وقت قنوتم، عقیق منی تو، به دست قنوتم چه زیبایی
بیا گل سرخم که عطر گلابت نمازم را کرده رؤیایی
تو نغمه راز و نیاز منی، تو شعله سوز و گداز منی
به سرخی رویت، به خون گلویت
تو مٌهر قبول نماز منی
شکوفه ی سُرخَم خداحافظ
تبسمهایت چه شد بابا
تلظیهایت مرا کشته
تماشای قد و بالایت
غروب سرخِ رخ زیبایت مرا کشته
گلوی تو زیر برق خورشید این صحرا می درخشد باز
در آن سوی معرکه چشم تیر بیپروا میدرخشد باز
گلوی سپید و سه شعبه رسید و کبوتر نازم پرید از خواب
خبر نبرد کاش، نسیم بیابان، ز خون گلویش برای رباب
ببین همه هستم ز دستم رفت، بهروی دو دستم ز دستم رفت
ببین که شکستم، به گریه نشستم
که غنچه باغم ... ز دستم رفت
شکوفه ی سُرخَم خداحافظ