لالا علی گریه نمیکنی دیگه چرا علی
میمیری از عطش تو خیمه ها علی
یکم دووم بیار تو رو خدا علی
بخواب علی میدونی تیر زدن به مشک آب علی
کجا میری از بغل رباب علی
روی سر تو میکنن حساب علی
کاشکی میشد که مشکل داغ لبهات حل کنم
قنداقه خالی باید جای بچم بغل کنم
وقت رفتنه
نزدیکه علی
خیلی گردنت
کوچیکه علی