محیا شو زاده ی زهرا برای داغ جوان دیدن
دلارامت نیمه جان دیدم کمان ابرویت نصیب تیغ و کمان دیدم
محیا شو بهره دل کندن از جمال پیغمبر خاتم
به چشمان خون فشان و نجوای ان الله استفا آدم
همه حرکاتش تمام صفاتش شبیه پیامبر علی جانم
جمال محمد سلاوت زهرا شجاعت حیدر علی جانم
نشد دلسیر از تماشایش تماشای قد و بالایش