ای طلعات حق از طلوع تو پیدا
وی زهق الباطل از عدوی تو گویا
ای لمعات نبوت از تو ملمم
وی جلوات امامت از تو مجلا
گرچه پیمبر نی
ولی به پیمبر
اشبه ناس آمدی
تو خلقا و خلقا
دست کجا سر برند گاه ورودت
تیغ و ترنج گر بود به دست زولیخا
عقل و خرد را به وصف تو طلبیدم
دل با قضاوت دویدو با همه گفتا
در سر تاج عزیز مصر نویسید
یوسف کنعان کجا اکبر لیلا