عشق دردسر دارد... عاشقی خطر دارد
عشق دردسر دارد... عاشقی خطر دارد
هاشا قلب عاشق دست از معشوق بردارد
جان طلب کن که جان دهم شاه کربلا
شوق آغوش تو به خون می کشد مرا
مرگ اگر مرد است کو نزد مرا بریم
حی علی افا اللحسین
حی علی خیر العمل
حب الحسینه منی
الموت احلا من عسل
منم یک روز عاقل بودم
عقل از سرمن پریده
حرف اگر داری با خدا بزن