درمونده و تنهام
اشکام گل کرده
پاییز پاییزم روز هام پر از درده
شب ها که می خوابم با گریه پا می شم
حالم پریشونه ، نوری زد و آتیشم
یک چشمم اشک و یک چشمم خونه
مثل دیوونه که سرگردونه
یک پام اینجا و یک پام خونه
اتاقی که مثل من ویرونه
چه جوری بفهمونم به آدما
حرمم دیر شده
چه جوری بفهمونم به آدما
حرمم دیر شده
عاشقی که جلوی آرزو هاش زمین گیر شده