وقت خداحافظی رسیده
می بینی کار روزگارو
خیلی ها توی این بیابون
دست کی نسیت داری ماهارو
می ری توی این بیابون
دست کی نسیت داری ماهارو
می ری توی این بیابون دست کی می سپاری ما هارو
بعد بابا تو بودی که
همیشه می موندی پیشم
دارب می ری دارم حس می کنم باز هم دارم یتیم می شم
دردم فقط این نیست چه طور از کربلا نرم به شام