دست علمدار حرم با شمشیر افتاد
دست علمدار حرم با شمشیر افتاد
مشک پراز آب سکینه با تیر افتاد
گرچه گشته جدا دستم
تا به ابد هستم یار امامم
گرچه خورده عمود این سر
تا نفس آخر فکر خیامم
سوی حرم نگاهش به چشمان خونبار
پشت و پناه زینب علمدار علمدار
پشت و پناه زینب علمدار علمدار
پشت و پناه زینب علمدار علمدار
دست علمدار حرم با شمشیر افتاد