من تو رو از ناله و اشکای
روضههای خونگی میشناسم
تو خیلی حق به گردنم داری
من تو رو از بچگی میشناسم
از اون شبا که مادرم با اشک
نذری روضههاتو هم میزد
پیرُهن مشکی تنم میکرد
عاقبت منو رقم میزد
آقا جان نداره گریه هام ثمر
دل خرابمو بخر
یه کربلا منو ببر
ای رفیقم از قدیم
حس و حال زندگیم