تو دستاش می بینند بازم شده محشر
تو دستاش یک تیغی که هی می زنه سر
تو دستاش شده کنده در خیبر
علی یل خیبر و جنگ نهروان
علی شبیه تیغی که در کمان
علی ضرباتش درباغ پیمبر
جنون آور دیدن یک لحظه جلوه
یک دستش به جنگیدن
یک دستش به خیبر
او مشغول کندن شد و علی با یک انگشت
کلام گفته ناز شصت تو
جانم ای
میمن می زنی هی سر می زنی
بس کن ذولفقار هی سر می زنه
مهر مرگو تو محشر می زنه
پرچم روی قلعه ی خیبر می زنه