نگام کن یارب، منم همون که روسیاه و رسوا مونده
نگام کن یارب، منم برکه ای که به راه دریا مونده
نگام کن یارب، اگه یه لحظه عمر من به دنیا مونده
اگه میخواستی، منو بی آبرو و در به در میکردی
اگه میخواستی، تموم خونوادهمو خبر میکردی
اگه میخواستی، منو با این گناها شعله ور میکردی
اگه می خواستی ای خدا، منو جهنم ببری
از همه بی وفاییام، چرا دوباره میگذری؟
جز تو کسی رو ندارم، تو که خودت با خبری
می تونه بخششت منو، با گریه روبرو کنه
دلِ شکسته اومده، که باتو گفتگو کنه
بازم نگاهت میتونه، دلم رو، زیر و رو کنه
«ظلمت نفسی، خدای من خدای من»
نگام کن یارب، به این کوه گناها که پریشون میشه
نگام کن یارب، دلم سنگه و وقت گریه بارون میشه
نگام کن یارب، گنهکارم یه وقتایی پشیمون میشه
الهی العفو، می دونم این صدای لرزونو میشناسی
الهی العفو، می دونم این گدای حیرونو میشناسی
الهی العفو، می دونم این دل پشیمونو میشناسی
میخوام برگردم، بگو ازم یه آدم جدید می سازی
میخوام برگردم، چطور از ناامیدیام امید می سازی
میخوام برگردم، مگه نه از گنهکارا شهید می سازی؟
اگه منو رها کنی، تو رو رها نمی کنم
اگه جهنم ببریم، چون و چرا نمی کنم
واسه بارون رحمتت، اشکو بهونه میکنم
نامه ی اعمالم اگه، سیاههی جرم منه
ماه محبتت ولی، تو این سیاهی روشنه
گاهی یه قطره اشک میاد، یکی بازم در می زنه
«یارب یارب، یه فرصت دیگه بده»
دل من تنگه، واسه تو ای حریم باصفا کربلا
دل من تنگه، بذار بیام زیارتِ آقا، کربلا
دل من تنگه، چه دلگیره غروب جمعه ها کربلا
دلم می گیره، بدون روضه هم برای تو ای مولا
دلم می گیره، میاد از همه جا صدای تو ای مولا
دلم می گیره، دلم کرده چقد هوای تو ای مولا
کاش خاک پای جُون تو، غلام سیاهت می شدم
مث زهیرت آخرش، مست نگاهت می شدم
تو لشکر تو مثل حُر، فدای راهت می شدم
فدای عاشقای تو، که دل به شط خون زدن
اونا که از خجالتت، با جون دادن در اومدن
اونا که مثل خیمه هات، واسه تو سوختن بلدن
(یا ثارالله حسین حسین حسین حسین)
شاعر: میلاد عرفانپور