ابالفضل،ابالفضل ،تو بودی پناه منو تکیه گاه سپاهم
کناره تنت مات و مبهوتم و غرق آهم واویلا
ابالفضل بلند شو که چشم انتظاره تو خیمه سکینه
رقیه می میمیره تورو با همین وضع ببینه واویلا
پاشو از رو خاک ها علمدار جان من
علم رو یک بار دیگه بردار جان من
به شیر خواره داده رقیه قول آب
منو بیشتر از این نکن زار
جان من
ابالفضل،ابالفضل