بسته ام بارِ سفر را پس خداحافظ حسین

میبرن این خون جگر را پس خداحافظ حسین

در دو زانویم نمانده قوَتی دلواپسم 

میکشم درد کمر را پس خداحافظ حسین 

کو علمداری که زانو را رکابمم می نمود 

داده از کف غمم را پس خداحافظ حسین

بعد تو یک نیمه جانی در گلویم مانده است 

میبرد این محتضر را پس خداحافظ



مطالب مرتبط

تو پناهمی
تو پناهمی

جمعه, 21 خرداد 1400

پخش
چه خوبه کربلا مخصوصا غروب کربلا
چه خوبه کربلا مخصوصا غروب کربلا

چهار شنبه, 30 آذر 1401

پخش