حرم از العطش اهل حرم میسوزد
آسمان هردم ازین نوحه و غم میسوزد
ساقی تشنه لبان پاک دهان دل نگران
رو به دریا زده تکیه به علم میسوزد
حرم از العطش اهل حرم میسوزد
آسمان هردم ازین نوحه و غم میسوزد
عازم علقمه شد حضرت سردار حسین
آتش افتاده به نیزار دله زار حسین
زیر لب زمزمه دارد برو اما برگرد
و توکلت علی الله علمدار حسین
سیدو سالارم ای علمدارم
بعد خدا عباس من تورو دارم
غمی ندارم...
راهیه معرکه سقا شده ماشاءالله
نیزه بر دست چه غوغا شده ماشاءالله
چه جمالی چه کمالی چه قدو بالایی