ماه شب های همه خورشید ناپیدا حسین
هرکسی تنهاست ذکرش میشود تنها حسین
دستگیری میکند از عاشق بی دست و پا
می نشاند نوکر آلوده را بالا حسین
بر کسی دلبسته ام که دل نبسته بر کسی
از همه دل کنده ام از این جهان الا حسین
کار من گریه است از بدو تولد تا ابد
خیر دیگر که ندیدم من ازین دنیا حسین
بارها گفتم نمیبخشد ولی بخشیدو
گفت:
بار آفت خورده ات را میخرد یکجا حسین
سیزده نور خدا را دوست دارم مثل هم
چون که میدانم در آنها هست استثناء حسین
چونکه محتاج خدا بودم میان روضه ها
وقت یا الله آمد بر زبانم یا حسین



مطالب مرتبط