راس تو میرود بالای نیزه ها
من سنگ میخورم در پای نیزه ها
آه ای ستاره ی دنباله دار من
زخمی ترین سر نیزه سوار من
و صلی الله علی الباکین علی الحسین عطشان
حسین زخمی حسین بی کس گرفتار طوفان
تن صدپاره چقد غم داره بمیرم آقا جان
قبل مغرب بود که سرو بردن
آخر شب انگشترو بردن
یادگارای مادرو بردن
غروب نزدیکه قبول داری که کجا گیر افتادی
ته گودالو تن بی حالو پر از تیر افتادی
حرم تنها و من این بالا و تو اون زیر افتادی
دستای زینب داره میلرزه
چقد این پیرهن مگه می ارزه
دستای زینب داره میلرزه
داری کم میشی لحظه به لحظه
سر درهم چه درهمت کردن
قبول کن کم کم تنت شد درهم
تمومه کار من عزیز زهرا نگاه کن حالا
به حال زار من