رفیق یه روز میاد رفاقت نشون میدی
شونه های منو تو قبر تکون میدی
شاید تو پیری شاید جوونی
باید برام بشینی تلقین بخونی
اسما افهم یا فلان بن فلان
شونه تکون میدی که تو امان
بگو آقا رفیقم سینه زنان
پشت دسته هات میرفت دوان دوان
بیا دستشو بگیر همین الان
الانت علی العهد الذی فارقتنا
امسال بدون من میری به کربلا
یادت نره رفیق منو بین موکبا
یادت نره رفیق منو بین زائرا