همون که از سر حکمت گهی جوابم کرد
به مهر خویش خوش اقبال و کامیابم کرد
حسین وضع خراب مرا ندیده گرفت
مرا معرفتش تا ابد خرابم کرد
نبرد آبرویم را همیشه راهم داد
کنار سینه زنان محترم حسابم کرد
میان ظلمت این روزگار در روضه
مرا مجاور انوار آفتابم کرد
گرفت هر چه که رنگ تعلقم میداد
علم به دوش عزاخانه ربابم کرد
خدا کند که ببینم نگاه لطف رباب
دوباره زائر صحن ابوترابم کرد
به دلبرم برسانید جان به لب شدم
ز بس که دوری کرببلا عزابم کرد