دلخوشی زیاده توی زندگی
دلخوشی منم این دخترمه
تا میخنده خواهرم میگه داداش
نگاه چقدر مثل مادرمه
چه آرزوهایی که نداشتم براش
توی خرابه سرم افتاد به پا ش
طفلکی اینقدر اسممو صدا زد
بمیره باباش نا نداره صداش
همه ی راهو به روی نیزه ها
من بخاطر تو با سر اومدم
پابه پای طاولهای کف پام
تا خرابه امشب آخر اومدم