چه آتشیست که در حرف آب نشسته
که روضه خوانده بر گونهها گلاب نشسته
صدای آه بلند است گوشه گوشه مجلس
چه ناله هاست که در روضهی رباب نشسته
کشیده روی سرش چادر عربی را
درست مثل سوالی که بی جواب نشسته
یه وقت دست از لای لایی برنداری
ما پای این گهواره عمری گریه کردیم