اشک روضه گره ام وا شده با این باور
گره ای بسته نماندس به پای منبر
هیچ جا امن تر از خانه ی اربابم نیست
بگذارید در این خانه بمانم نوکر
بله کم حافظه ام نان و نمک یادم رفت
ولی ارباب نراندس گدا را از دست
حاضری پیش من و با تو سخن میگویم
بهترین همدم دنیا و شفیق محشر