از حرم برام بگو…
زائری که پا پیاده، رفته بودی کربلا
از حرم برام بگو
از در ورودی؛ از حسین حسینِ دسته ها
از حرم برام بگو
از نگاه به موجِ پرچمِ دست زائرا
از خودت بگو برام
به ضریح رسیدی؛ یا که شد بری پایین پا؟
از خودت بگو برام؛ از تموم اتفاقای نجف تا کربلا
از خودت بگو برام… از کرامتایی که ندیده بودی تا حالا
از خودم برات بگم؛ توی خونه پخش مستقیمِ کربلا دیدم فقط!
از خودم برات بگم… یه گوشه ای نشستم و برو بیا دیدم فقط
از خودم برات بگم؛ من خودم رو لحظه ای میون زائرا دیدم فقط!
یا امام حسین… منم یه نوکرم…
یا امام حسین؛ منم ببر حرم!
از حرم برام بگو…
از یه سرزمینِ دیدنی، که بیقرارشم
از حرم برام بگو
از روزای خوبی؛ که یه عمر در انتظارشم