فاش میگویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آورد در این دیر خراب آبادم
نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
میخورد خون دلم مردمک دیده سزاست
که چرا دل به جگرگوشه مردم دادم
#حافظ
ای دل نگفتمت حذر از راه عاشقی؟
رفتی؟ بسوز، اینهمه آتش سزای توست
#هما_گرامی