در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم
یک قطره ی آبم که در اندیشه ی دریام
افتادمو باید بپذیرم که بمیرم
یا چشم بپوش از منو از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم
این کوزه ترک خورد چه جای نگرانیست
من ساخته از خاک کویرم که بمیرم
خاموش مکن آتش افروخته ام را
بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم
از باد در به در ترو کو به کو ترم
وز طفل خانه گمشده پر جستجو ترم
مردم به چشم آب مرا بنگرند لیک
من از سراب نزد تو بی آبروترم
پرواز را زبام تو آغاز کردم
سنگم مزن که در حریم توام
چون کبوترم...