مثل این روزا هرسال
تو راه نجف تا کربلا بودم
مثل این روزا هرسال
بین الحرمین با زائرا بودم
مهمون آقا بودم مهمون آقا بودم
به دلم مونده امسال
حسرت یک اذن دخولا
بگم زیارتت قبولا
به دلم مونده امسال
سلامه در محضر آقا
نماز بالا سر آقا
جا موندم سخته گفتنش ولی چاره ندارم
جا موندم...
مثل این روزا هرسال
مرد و زن جوون و پیر
همه حاضر
مثل این روزا هرسال
دلتنگ صدای هلبیک زائر
همه آسوده خاطر
به دلم مونده امسال
چشیدن چای عراقی
چه اشتیاق و چه فراقی