ای بر تنت سلام جواب سلام ده
از حنجر بریده به خواهر حسین من
زخم تنت از حد تصور بود فزون
زخم دلت هزار برابر حسین من
ترسم کشد دختره مظلومه ی تو را
او را نگیر این همه در بر حسین من
برخیزو بر مسافر شامت اذان بگو
قرآن بخوان در این دم آخر حسین من
من آن مسافرم که زخون گلوی تو
کردم خضاب جان برادر