اربعین رفت و حرم آغوش خود را وا نکرد
باز دردم را برای یک نفر آورده ام
کربلای شام و کوفه زیر پای زینب است
آنکه میگوید حسین درد کمر آورده است
گریه کرد و گفت راهم را سریعا وا کنید
سر برای جسم مفقود الاثر آورده ام
آنقدر اهل و عیالت تازیانه خورده اند
از کبوترهای تو یک مشت پر آورده ام
ای همهی حرمت زینب حسین
صاحب آن شوکت زینب حسین
خورد شده هیبت زینب حسین
سرخ شده صورت زینب حسین
سوخته و عاشق سر گشته ام
باز به گودال تو برگشته ام