با همین بار گناهی که حالم را گرفت
باز دیدم دست من را مادرش زهرا گرفت
سجده بر تربت همیشه آبرویم داده است
پیش این و آن سر من را حسین بالا گرفت
من نمیدانم چه شد فورا شفیعم شد حسین
من نمیفهمم چگونه از خدا امضا گرفت
کم نباید خواست از آنکس که ارباب همس
قطره باید بود اما دامن دریا گرفت
رزق ما را مثل زائر ها خودش تقسیم کرد
در حسینیه برای نوکرانش جا گرفت
یک سماور جوش خورد و صد رفاقت جوش خورد
کار ما سینه زنان دور همین آقا گرفت
گریه بین هر روضه بر هر درد بی درمان دواست
مستی میخانه اش در خانه ها هم پا گرفت